سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای بارانی دلم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
*


گلایه ای از خدا، منتسب به دکتر علی شریعتی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.

خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!

خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!

خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است ??br>

و این هم جواب سهراب سپهری از زبان خدا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت
خالقت
اینک صدایم کن مرا.

با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد
به نجوایی صدایم کن.

بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان،
رهایت من نخواهم کرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

با تشکر از ارسال : خانم مریم اصغری


[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:6 صبح ] [ atefe ] [ نظرات () ]

این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست


که رخت های دلتنگیم را


فرصتی برای


خشک شدن نیست ...

[ شنبه 92/3/18 ] [ 7:55 عصر ] [ atefe ] [ نظرات () ]

از دید مسئولین بالا مقام دانشگاه :

- مهمترین رکن یک دانشجوی نمونه ، پرداخت به موقع شهریه است .


- در مرحله اول ثبت نام دو چیز کافیست اول پذیرفته شدن و دوم فیش واریزی شهریه ، بقیه مدارک باشه برای بعد ( پول مهمه )

- دانشجو فردی است که باید به موقع و قبل از استاد سر کلاس حضور داشته باشد

- نگاه او قبل از کلاس به کفشهایش و در کلاس به جزوه هایش باشد .

- فاقد هر گونه آرایش ظاهری ، باطنی ، داخلی و خارجی باشد .

- از خونه مستقیم بره داخل کلاس و بعد از کلاس مستقیم بره خونه .

- هر چی استاد و مسئولین دانشگاه گفتن بگوید چشـــــــــــم .

- کاری به کار کسی نداشته باشه و کلا” چیکار داره که کی به کی یا با کی تا کی چیکار داره !!!


از دید اساتید محترم و زحمتکش :

- سر کلاس سکوت رعایت شود .

- سوالات سخت مطرح نشود .

- هر کس بیش از 4 جلسه غیبت کند بی تربیت میباشد در نتیجه حذف .

- کسی تیکه نیندازد .

- افراد آخر کلاس ، ندید حذف

- تقلب = مرگ

- پروژه شما کپی است ، نمره بی نمره

- نمره باقالی نیست که آخر ترم بین دانشجویان پخش شود بنابراین درس بخونین .


از دید دانشجویان پسر ( بیکاراشون ):

( درتمامی موارد مثبت اندیشی فراموش نشود لطفا” )

- عشق است دوران دانشجویی مخصوصا” اگه یک شهر دیگه باشی

- شهریه رو که بابا جونی میده خرجمونم که خدا میرسونه

- شب با بر و بچس بریزیم دور هم و تا صبح بگیم و بخندیم

- کلاسهای صبح برای خالی نبودن عریضه  است ، روم به دیفال سگ میره کلاس . ( ندید بگیرین این اصطلاحی عامیانه در عین حال نا درست میباشد )

- ساعتهای سرو وعده های غذایی >>>> شام : ساعت 3 صبح به بعد – صبحانه : اگه بیدار بودیم ساعت 12 یک تیکه نون به خاطر رفع بوی نامطبوع دهان میلنبانیم . – نهار : خدا خیر بده دانشگاه که حداقل یک سلف داره و هر چند غذاش به رستورانهای شهرمون نمیرسه !! ولی شکمتو برای چند ساعتی پر میکنه

مواد غذایی زمان دانشجویی : قلیون هلو نعناع ، تخمه ، مرغ همسایه ، تخم مرغ ( همسایه ) ، سیب زمینی ، سوسیس ، قلیون اینسری با طعم لیب سیمو ( سیب لیمو غنی شده ) ، انواع کنسروجات ، نون بسته ای کپک زده و انواع ترشیجات خونگی

- تفریحات سالم : قلیون – …. بازی ( فرض کنین حکما” مار و پله منظورمه !! ) – … بازی ( دخترانه فکر کنین ، عروسک بازی منظورمه ) – کشتی ( از فرنگی و آزاد گرفته تا کشتی چوخه و کشتی کج ) ، اس ام اس بازی ( معمولا” طرف اس ام اس داخل خوابگاه دختران یافت میشود ) – خدا خیر بده ایرانسل که وقت خالی دانشجویان پر کرده و برای رفع خستگی و فراقت از بار سنگین درسها با طرح بنفشش میتونی از بوق ساعت 12 تا خود 6 فکتو نرمش بدی – قبل از رفتن دانشگاه حدود یک ساعت از وقتهای باطله جلو آینه میگذره و اینجا موها و ریش و سبیل تازه روییده بسیار نمایان شده و دقت و تمرکز بیشتری لازم دارن – آب بازی تفریح سالمی هست که در هر خونه ای جای خاص خودش داره و باعث تمیزی و شادابی روحیه دانشجویان شرکت کننده میشه – در زمانهای گذشته دانشجویان هفته ای یک بار برای خلاص شدن از یکنواختی و ایجاد تنوعی در برنامه هاشون مراسم جر دادن داشتن که خوب الان به خاطر تورم و خارج شدن از زندگی غار نشینی کمتر از این مراسم دیده میشه و تقریبا” به منسوخجات پیوسته . مراسم به صورت خیلی ناگهانی و پنهانی شروع میشد به این صورت که زیر پوش و یا پیراهن همخونه ای عزیز جرانده* میشد و به محض روی دادن چنین اتفاقی همگی باید خودشون آماده جریده* شدن میکردن و آروم به کمک دوست دیگر جرانده* میشدن و در اینجا دوستانی که مقاومت میکردن غیر از هدف اصلی که پیراهن و معمولا” زیرپوششون بود جاهای دیگرشون هم مورد تجرید* قرار میگرفت و منجرد* میشد ( * صرفهای مختلف جـــر بر وزنهای مختلف )

- مراسم قبل از خواب که بعضی وقتها جلو خواب گرفته و یا آسیبهای جسمی خطیری در پی دارن . ( منظورم همون بالش بازی و یا نمونه غیر انسانی اون به وجود آوردن چندین طبقه انسانی و یا لحاف تشکی بر روی اولین نگون بختی که خوابش ببره )

- ضبط و نوارها و سی دیهای مختلف خوانندگان هم که از نون شب واجب تره .

- حرکات موزونی که گاها” به صورت سمبل در اومده و داخل کلاسهای درس هم نمایان میشه .


عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم :

- نمرات درخشان

- سوز عاشقی

- سینه ای پر آه و پردود

- لباسهایی مستاجر*

- لوازم منزلی که گویای وقایعی تاریخی هستند که در طول این دوران به سرشون اومده از قبیل سوراخهای فراوان و دور سوخته به خاطر زغال قلیون ، رنگهای زرد آثار چای و آبهای مخصوص مراسم ، موهای فراوان به علت ریزش شدید موها و پشمونجات

- اعضا و جوارحی مصدوم به علت درگیریهای مختلف

- فراگیری آشپزی مخصوصا” از نوع ماکارونی و پلوتن ( تن ماهی + برنج)

- زخم معده

- بی خوابی مفرط و جغد گونه

- گوش گرفتگی ( طرح بنفش )

- مرض شست گرفتگی ( به علت تعدد اس ام اس )


از دید دانشجویان دختر بیکار :

- مخارج شهریه و خورد و خوراک با ددی جون

- چقدر زندگی بدون آقا بالا سر خوش میگذره

- دختران دائما” غیبت میکنن ولی همیشه در سر کلاسها حضور دارن .

- نوشتن جزوه مهمترین کار و حضور در کلاسها مهمترین وظیفه در داخل دانشگاهه ( خدا داند چرا ؟! )

- فراگیری پیشرفته مهمی به نام آمار گیری که در این زمینه مطلب فراوان است و چندین روز اندر مزایای آمار و آمارگیری در دختران به شخصه میتونم مطلب بدم . فقط همین بگم که سرعت پخش آمار از سرعت نور بالاتر هست و کافیه یکی از پسران کلاس پاچه شلوارش پشت کفشش گیر کرده باشه ، تا مستخدم خوابگاه متوجه این امر مهم میشه و دلایل پیدایش و رخداد چنین اتفاقی در میزگردهای شبانه مطرح میشه و نتیجه آخر اینه که پسرک عاشق یکی از دختران اون جمع هست .

- تفریحات سالم : میزگردهای شبانه پیرامون پسرهای دانشگاه – گذراندن کلاسهای آرایشگری و گریم – طراحی لباس و ابداع مد – آشنا شدن با قلیون و طریقه چاغ نمودن و کا دود کردن آن – سر کار گذاشتن پسرها – نقاشی کردن در جزوات و تزئین آنها جهت اهدا به نیازمندان !! – جستجو و تحقیق در علل کنشهای متفاوت پسران – آموزش رذالت و شیطنتهای پسر کش – تمام تفریحاتی که پسران انجام میدن در میان دختران هم رایج شده و کافیه یک دور تفریحات پسران مرور کنین ، با این تفاوت که در دختران آخرش همیشه به گیس و گیس کشی منجر میشه – آشنا شدن با انواع خوراکهای سرد ( فست فود ) و کافی شاپهای شهر – هفته ای هفت شب شرکت در تولد هم اتاقیها – جمع آوری شماره پسرها و ملغب شدن به 118 – تک زنگ زدن بی موقع و شبانه به گوشی پسران – اونهایی هم که خیرخواه هستن برای اینکه دوستشون صبح برای کلاس بیدار کنن تا صبح پلک رو هم نمیذارن – شرکت در تمامی تورهای سیاحتی ، زیارتی ، علمی و تخیلی دانشگاه .


عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم :

- فراگیری هر نوع آرایش و مد لباس

- تغییر قابل توجه از لحاظ ظاهری نسبت به بدو ورود به دانشگاه

- کم آوردن حافظه گوشی جهت درج اس ام اس و شماره دوستان

- تغییر ماهیت از یک دختر آروم به دختری شیطون و بازیگوش

- یادگیری انواع مهارتهای شوهرداری و شوهر فراری

- آشنایی با موارد برخوردهای اجتماعی و معضلات رفتاری

- شکست در عشق

- خیلی وقتها هم متاهل شدن یعنی رسیدن به هدف اصلی و والای دانشگاه

- گوش گرفتگی و شست گرفتگی

- زخم معده و پاشنه پا و ماهیچه های دوگانه فک


دانشجویان شاغل ( دختر و پسر فرقی نمیکنه )

- این جیب اون جیب کردن و دویدن برای جور کردن هزینه بالای شهریه

- دنبال رفع تداخل کلاسها و ساعات کار

- گرفتن پاچه اساتید جهت منعطف کردن آنها ( به خاطر اینکه اگه غیبتها زیاد شد حذف نکنن )

- واکس زدن کفش کارفرما به خاطر دادن مرخصی تحصیلی

- انجام دادن هر گونه کارهای محیر العقول برای مشتری و ارباب رجوع ( به خاطر اینکه نپره)

- گرفتن جزوه از هر کس و ناکسی و کپی کردن آن

- برو سر کار ، بیا کلاس ، وسط کلاس زنگ میزنن بیا سر کار ، اگه شد برو خونه ، کلاست دیر شد ، کلاس ، کلاس ، بسه برو خونه بخواب ( با این اوضاع بنزین … )

- سرو وعده های غذایی یا ممکن نمیباشد و یا در بین کلاسها یا در بین راه به صورت ضربتی صورت میگیرد .

- خوابیدن در سر کلاس

- فکر پاس کردن چک ، جواب دادن به مسئول ، راه انداختن مشتری و … به جای تمرکز روی درس !!

- فکر درس ، تمرین ، پروژه ، میانترم ، پایانترم و …. به جای تمرکز در کار!!


عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم :

- سر گیجه و موج گرفتگی

- کارت سوخت خالی

- پس انداز منفی و هجوم اقساط

- مدرک

- یک مشت جزوات درهم و برهم که چیزی از توش در نمیاد

- افت شغلی

- زخم معده و لاغری مفرط و چشمانی گود و چهره ای زرد

- کلکسیونی از پاچه اساتید و مسئولین محترم

- کوهی از دیون که تا سالیان دراز باید حملشون کرد

- فراموش کردن هرگونه تمایلات و هنرهای قدیمی و بی میل شدن جهت ادامه آنها

- کم شدن روابط دوستانه و خانوادگی در حد طرد از اون جمع

جیگر آدم خون میشه برای این قبیل دانشجویان . کیه که به دادمون برسه … ( عضوی از دانشجویان شاغل )

در مجموع دانشجویی مثل پس گردنی و یا تو گوشی میمونه که هم میتونه از خواب بیدارت کنه و هم میتونه بهت آسیب برسونه این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم .


[ پنج شنبه 92/3/9 ] [ 2:40 عصر ] [ atefe ] [ نظرات () ]
دکتر ژوزف ایگناس گیوتین پزشکی فرانسوی بود که هنگام وقوع انقلاب کبیر فرانسه دردانشگاه پاریس تدریس می کرد. او که بعد از انقلاب به عضویت مجمع انقلابی  فرانسه در آمده بود، نخستین فردی بود که در سال 1789م. در مجلس موسسان فرانسه پیشنهاد کرد که به جای اعدام متهمان با وسیله ای زجرآور، سر آنها با ماشین مخصوصی از بدن قطع گردد.  مجلس موسسان فرانسه با پیشنهاد وی موافقت کرد و دستگاه گیوتین را که قریب به یک قرن قبل و به مدت کوتاهی در ایتالیا استفاده شده بود را وارد کردند. دستگاه ژوزف گیوتین از سوی آنتوان لویی، جراح و دبیر مادام العمر آکادمی جراحی رسما تایید شده بود. پس از وقوع انقلاب در فرانسه تعدادی کثیری توسط همین دستگاه اعدام شدند افرادی که بسیاری از آنها در به ثمر رسیدن انقلاب نقش بسزایی داشتند یکی از این افراد فیزیکدان و شیمیست معروف لاوازیه بود. لاوازیه بعد از اینکه به اعدام با گیوتین محکوم شد تصمیم گرفت در آخرین لحظات زندگی هم به علم خدمت نماید . او به شاگردان خود گفت : احتمالا جایگاه حواس و شعور انسان می بایست در سر ( مغز ) انسان باشد بنابر این پس از جدا شدن سر از بدن احتمالا باید تا چند لحظه هنوز حواس و هشیاری فرد کار بکند شما پس از اینکه سر من به وسیله گیوتین قطع شد فورا آن را روی دست بالا بگیرید، من شروع به پلک زدن می کنم شما تعداد پلک زدن های مرا بشمارید تا زمان تقریبی از بین رفتن هشیاری و مرگ کامل به دست بیاید . پس از اینکه لاوازیه اعدام شد سر او را بالا گرفتند و او بیش از ده  بار پلک زد و این واقعه در تاریخ به ثبت رسید.



[ یکشنبه 92/3/5 ] [ 11:2 صبح ] [ atefe ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 325594