روزهای بارانی دلم | ||
غدیر، نام اقیانوس بیکرانی است که افق در افق، با آسمان نسبت دارد و موج در موج، همآغوش عرش است. عرش، از آخرین موجهای غدیر آغاز میشود.
فوج فوج در زلال بیکران غدیر بال میشویند و در ساحل سبز غدیر به نماز میایستند.
آدم از بهشت شروع شد و به زمین پیوست و سالها در زمین گشت و گشت؛ ... سرانجام، غدیر خم را یافت و از معبر غدیر، دوباره به بهشت بازگشت. در جاذبه این خاکدان سخت، غدیر تنها بال پرواز به سمت بهشت است. دیگر هر چه هست، خاک است، خون است، خاکستر است .
عرفان و معرفت را فراراه انسان قرار داده است. ...
در برابرت گشوده شود و تو را به تماشای لوح و قلم ببرد.
هیچگاه آرزو کردهای که تو در لب دریایی، آهسته آهسته قدم بزنی و فرشتگان، فوج فوج از برابرت پرواز کنند؟ اگر جوابت آری است، در یک غروب، دست از هر چه هست و نیست بشوی و تنها یک دل با خود بردار و در کرانه غدیر برو، ببین پرواز فرشتگان چقدر زیباست، چقدر تماشایی!
هر کس که یک بار گذرش بر کرانههای غدیر افتاده باشد، دیگر همیشه مست است، همیشه عاشق است. دیگر هیچگاه غم سراغش نخواهد آمد.
آسمان خورشید را بگرفته و دف میزند
هر فرشته در ولای مرتضی کف می زند
...عید غدیر بر تمام یاران آسمانی ام مبارک باد...
عذر تقصیر بابت سفری که پیش رو دارم ... به تک تک سروانم ، این عید خجسته را در همین کلبه ی حقیرانه ی "نی لا " تبریک عرض می کنم. ... خاک پای همه ی سادات و ارادتمند همه ی یاران آسمانی ام ... [ پنج شنبه 91/8/11 ] [ 12:31 عصر ] [ atefe ]
[ نظرات (یک) ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |